نرگسم ، گریه کن ، ولی نگو که من برم امشب
گریه کن ، اشک بریز ، تا سبک شوی امشب
دلی که هزاران بار امید دیدنت داشت
به یکبار بدید چشمان اشکبار تو را امشب
کشید خنجری از میان ، این دلِ سرخورده
تا بر پیکرهء نیمه جانم زند امشب
اثبات نمود که زیر این پوست این دوستی
به غیر عشق ، چیزی نهان نیست به خدا امشب
نظرات شما عزیزان: